مدلهای انتقال حرارت وسیلهای برای مقایسه و پیشبینی هدایت حرارتی فوم ارائه میدهند. هنگامی که با دانش پردازش استفاده می شود، مدل ها می توانند بینشی در مورد چگونگی دستکاری این مواد برای دستیابی به عملکرد بهتر ارائه دهند.
در اکثر موارد، به دلیل محدودیتهای جریان گاز در سلولهای بسته، همرفت نمیتواند رخ دهد. بنابراین، رسانایی و تابش به طور کلی مکانیسمهای اصلی انتقال حرارت هستند، اما درجه اثرگذاری آنها متفاوت است.
42-44 در XPS، رسانایی تقریباً 60-80٪ از انتقال حرارت را تشکیل می دهد در حالی که تابش 20-40٪ را تشکیل می دهد.
مدلهای رسانایی قادر به محاسبه سهم این مکانیسمها با ایجاد فرضیاتی در مورد ساختار کف و ساختار مولکولی مواد با معادلات به دست آمده از فیزیک انتقال حرارت هستند.
جداسازی و تجزیه و تحلیل متغیرهای فیزیکی را آسان تر می کند. وانگ و همکاران مدلی ایجاد کرد که ساختار را به دو بعد کاهش داد و قادر بود طیف وسیعی از اندازههای متوسط سلول و کسرهای خالی کف را در هر جزء انتقال حرارت به طور کامل بررسی کند.
برناردو و همکاران از تنظیمات موازی و سری برای در نظر گرفتن توزیع اندازه سلولی کامل به جای اندازه متوسط سلول استفاده کرد.
48 اگرچه هیچ مدل واحدی مجموعه کاملی از ساختارهای نمایش داده شده توسط فومهای مبتنی بر زیستی مختلف را نشان نمیدهد، هر مدل میتواند بینش مهمی را در مورد عوامل مختلف ارائه دهد.
با تنظیم مفروضات در یک مدل برای انعکاس دقیقتر مواد و شرایط پردازش، مدلها به طور فزایندهای در برازش و پیشبینی دادههای تجربی مؤثر میشوند.
با این حال، حتی با مدلهایی که به خوبی ساخته شدهاند، شکافهایی در ادبیات فعلی در مورد دادههای گزارششده هدایت حرارتی و خصوصیات ساختار برای فومهای مبتنی بر زیست وجود دارد.
به عنوان مثال، نشان داده شده است که چگالی نسبی پیش بینی کننده خوبی برای هدایت حرارتی در فوم های EPS و پلی پروپیلن است، اما همیشه برای فوم های مبتنی بر زیست گزارش نشده است.
دیدگاه شما با موفقیت ثبت شد.